محل تبلیغات شما

هر رابطه ای روزی به پایان می رسد، دیر یا زود شما به این نتیجه می رسید که بودن و نبودن کسی آنقدرها که فکرش را میکردید دیگر برایتان مهم نیست. جنس خنده های کسی، مدل ذوق کردن، نحوه ی راه رفتن، طریقه ی تایپ کردن و حرف زدن کسی فرق چندانی با بقیه نمی کند. خاطره های گذشته کم کم از یادتان می رود، روزهایی که با هم گذراندید، لحظه هایی که تنها بوده اید، زمان های بیکاری و حرف هایی که می زدید کمرنگ می شود، دیگر یادتان نیست از کدام کوچه ها، خیابان ها و مسیرهایی با هم گذشتید، چه آدم هایی را دور زدید، تماس چه کسانی را جواب ندادید، چه شب هایی را تا دیروقت بیدار ماندید، کدام کلاس ها را خواب ماندید. هیچ چیز اهمیت سابق را ندارد، احوال پرسی ها کم تر می شوند، حرف زدن مثل قبل برایتان مهم نیست، آدم های جدیدی پیدا می کنید، حس های متفاوتی تجربه می شوند، لباس ها، عطر ها و نوشته ها از بین می روند، آرزوها، رویاها و داستان ها عوض می شوند. قرارهای گذاشته شده تغییر می کنند، شماره ها، اس ام اس های یواشکی و پی ام های رد و بدل شده پاک می شوند، همه چیز به حاشیه می رسد و همه چیز یواش، آرام و تدریجی تمام می شود.

تا اینجا، اما مهم نیست، مهم لحظات بعد از تمام شدن همه چیز است، لحظاتی که شخصیت واقعی ما را معلوم می کند، اینکه چه قدر پشت سر طرف مقابل حرف بزنیم، چه قدر همه چیز را از زاویه ی دید خودمان برای بقیه تعریف کنیم، مسائلی که طرف مقابل به هیچ کس نگفته باشد را چه قدر جار بزنیم، اینجا مهم است چطور از گذشته یاد کنیم، چطور جلوی دوستان طرف مقابل حرف های شخصی یک رابطه را بیان کنیم، اینجا مهم است که چطور قضاوت کنیم، چطور روز های شخصی خودمان را به این و آن بگوییم، چه قدر برای احساسات جدیدمان آدم مقابل را جلوی همه بد نشان دهیم، اینجا مواجه با شخصیت حقیقی خودمان است، اینجا معلوم می شود چه قدر بزرگواریم، چه قدر بی لیاقتیم؟

هــ مثل هــآنیــه

درس های کم اما عمیق

به احترام روزهای قبل، بی لیاقت نباشیم

های ,ها ,قدر ,حرف ,مهم ,کنیم، ,چه قدر ,همه چیز ,طرف مقابل ,های شخصی ,کنیم، چطور

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آنروز که می آیی... سراج الدین بناگر